مرد عمل: اکنون بیش از سه دهه از عمر انقلاب شکوهمند ایران اسلامی می گذرد و در طول این سالها، ایران عزیز اسلامی، روزهای پر فراز و نشیبی را گذرانده است. اما در این راه و جاده پر پیچ و خم ،خون پاک شهدا و جان فشانی های رزمندگان دلاور اسلام در دوران دفاع مقدس و پس از آن همواره ریشه های انقلاب اسلامی را آبیاری کرده است، تا درخت پربار جمهوری اسلامی ایران، پر صلابت تر از همیشه به حیات خود ادامه دهد. بی شک حضور در عرصه های نظامی و جهادی جهت دفاع از حیثیت این درخت پرصلابت همواره برای ملت عزیز ایران به عنوان یک نقطه افتخار و عزت یاد می شود.

با این مقدمه باید گفت، حضور در عرصه های نظامی و دفاع مقدس، بخشی از کارنامه غیرقابل انکار برخی از مسئولان و دلسوزان فعلی نطام جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود، حضوری که بعضا از سوی برخی ها، حتی به عنوان یک نقطه ضعف تلقی شده است.

به همین بهانه نوشتار حاضر، سعی دارد، به بررسی جنبه های مختلفی از این بخش از کارنامه دکتر محمدباقر قالیباف بپردازد. بررسی کارنامه و سوابق دکتر محمدباقر قالیباف در عرصه های دفاع ملی و نظامی می تواند گویای واقعیت های زیادی در خصوص این بعد از پرونده و رزومه او محسوب گردد.

۱-  دفاع مقدس

محمد باقر قالیباف یکی از هزاران مردان بی ادعای دوران دفاع مقدس است، مردانی برآمده از آرمانهای به حق انقلاب اسلامی، که روزهای خون و قیام علیه جبهه باطل را با گوشت و پوست خود لمس کرده اند و زمانی که سفره خون پهن بوده، در خط مقدم جبهه حق علیه باطل ظاهر شدند. اما در این زمانه غدار و دنیای آلوده سیاست کیست که نداند، در مقابل این گروه، تشنگان قدرت و آنها که زمانی که سفره خون پهن بود؛ چون نامحرمانی خود را در پشت انقلاب و ظاهر و سیمای به ظاهر انقلابی اشان پنهان می کردند و حال که سفره نانی پهن می شود، جلوتر از همه در صف اول مدعیان قرار گرفته و ادعای انقلابی بودنشان گوش فلک را کر کرده و این ادعای توخالی را تنها با غلیظ کردن سلام ها و تکبیرهایشان به رخ دیگران می کشند!

باقر قالیباف، که خود از خانواده معظم شهدا است و در دوران پرافتخار دفاع مقدس برادر ۱۶ ساله اش (شهید حسن قالیباف) به افتخار شهادت نائل شده است؛ خود سالهای سال از گرانبهاترین دوران عمرش را صرف خدمت به نهضت مقدس امام راحل (رضوان اله تعالی علیه)، آرمانهای نظام اسلامی و خدمت مخلصانه و دلاورمردانه در سنگرهای دفاع ساخنه است.

آن روز که سفره خون و نبرد پهن بود، محمد باقر، جوان ۲۱ ساله به تنهایی، فرماندهی لشکری از لشکریان سپاه اسلام را در قالب لشکر ۵ نصر خراسان بر دوش کشید. خاک‌های ملیحان، بستان، تپه ماهورهای فتح‌المبین، هویزه، پادگان حمید، ایستگاه حسینیه، طلایه، شلمچه، کوشک، عملیاتهای والفجر مقدماتی و یک، آبها و نی‌های هور، جزیره مجنون، عملیات‌های خیبر و بدر، ارتفاعات کله قندی، آزاد سازی مهران، اروندرود خروشان، نخل‌های حد فاصل اروند تا جاده ام‌البهار ،جاده ام‌القصر، دریاچه نمک در فا و بلندی‌های سر به فلک کشیده گلان، گردنه رش، هرمدان، قامیش، هلیکان، اوجار، بخش هایی از صحنه های پاک ۸ سال دفاع مقدس بوده که محمدباقر قالیباف، با عناوین مختلفی از «رزمنده»، «تخریب چی»، «فرمانده گردان» و «فرمانده لشگر» در کنار یاران و دوستان گرانقدرش نظیر، چراغچی، برونسی، میرزائی، فاضل الحسینی، صادق جوادی، محمدیانی، بابانظر، شوشتری، مهاجر و ۲۳ هزار شهیدی که فرمانده عده‌ای از آنان بود؛ در آن حضوری پررنگ و سرنوشت ساز داشته است.

۲- حضور در عرصه های جهاد:

سردار محمدباقر قالیباف، اما پس از جنگ نیز، همت خود را وقف ساختن ویرانی های پس از جنگ و تامین امنیت غرب کشور ساخت و آنگاه که احساس وظیفه همگانی جهت بازسازی و توسعه کشور ایجاد شد، در قالب فرمانده قرارگاه سازندگى خاتم‌الانبیاء با همان روحیه سرشار از نشاط نشات گرفته از جهاد مقدس، پازل دیگری از عمر خود را صرف پروژه های عظیم توسعه ای کشور نظیر راه‌آهن مشهدسرخس، گازرسانی به پنج استان مرکزی و غربی، ساخت سازه‌های عظیم دریایی خلیج‌فارس و نیز سد بزرگ کرخه و صدها پروژه عملیاتی دیگر ساخت.

۳-فرماندهی عالی نیروی هوایی سپاه

سخت کوشی و تلاش های جهادگونه قالیباف در عرصه های سازندگی پس از دوران جنگ تحمیلی، سبب شد که پیشنهاد فرماندهی نیروی هوایی سپاه پاسداران از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی به او پیشنهاد شود، اما باز هم قالیباف با همان روحیه که خاص رزمندگان و دلاورمران جهاد مقدس است، با ماهها کار و تمرین فشرده در فرانسه بالاخره توفیق قبولی در امتحان خلبانى ایرباس را می گیرد؛ تا با کسب شایستگی های لازم، این سمت را احراز کرده باشد. اما دوران حضور قالیباف در فرماندهی نیروی هوایی سپاه پاسداران، یکی از شکوفاترین دوره های این نیرو محسوب می گردد. تجهیز این نیرو به جدیدترین تجهیزات و شکارچی های مدرن هوایی و برقراری ثبات و انسجام در این نیروی تقریبا تازه تاسیس از توفیقات قالیباف در فرماندهی عالی نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی محسوب می گردد.

۴- خلبانی هواپیمای مسافربری

خلبانی هواپیماهای مسافربری بخش دیگری از کارنامه درخشان قالیباف  در عرصه های نظامی محسوب می گردد.  دکتر محمدباقر قالیباف اکنون نیز جهت باطل نشدن مجوز (Licence) پرواز خود، به صورت مرتب به عنوان خلبان ایرباس در شرکت ایران ایر، پرواز هایی را انجام می دهد.

قالیباف که از دوران فرماندهی خود بر نیروی هوایی سپاه پاسداران، آموزشهای مربوط به خلبانی را پشت سر گذاشته است و از سال ۱۳۷۶ رسما پروازهای خود را آغاز کرده است، در سال ۱۳۸۷در آزمونی موفقیت آمیز، به دریافت مجوز پرواز با ایرباس A320 نیز نائل شده است. گفته می شود رسیدن از تایپ (کلاس) ایرباس A300، به کلاس بالاتری یعنی A320 ، مستلزم طی دوره‌های متعدد و موفقیت در آزمونهای مختلف و دشوار است.

در ایام انتخابات سال ۱۳۸۴، علی لاریجانی در یکی از پروازهای خود مهمان شهردار تهران بود، همچنین در اوایل سال ۸۷ نیز محسن رضایی، هنگامی که از بندرعباس عازم تهران بود، با هواپیمایی به پایتخت آمد که هدایت آن را کاپیتان دکتر محمد باقر قالیباف برعهده داشت؛ که تصاویر این دو پرواز تا مدتها در رسانه‌های مختلف منتشر می‌شد.

۵-فرماندهی نیروی انتظامی

محمدباقر قالیباف در سال ۱۳۷۹ و پس از طی دوره ای موفق در فرماندهی نیروی هوایی سپاه پاسدارن، مجددا با حکمی دیگر از سوی مقام معظم رهبری، این بار فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران را عهده دار شد. در دوره فرماندهی قالیباف در نیروی انتظامی، پلیس ۱۱۰ راه اندازی و تاسیس شد که ابتکار او محسوب می شود. از جمله اقدامات وی در نیروی انتظامی می‌توان تجهیز کردن نیرو به خودروهای روز دنیا مانند مرسدس بنز و تویوتا جهت نیروهای عملیاتی نام برد. گرچه فرمانده بعدی پلیس هزینه نگهداری این خودروها را بالا دانسته و برای فروش آنان اقدام کرد. ایجاد دفاتر خدمات دولت الکترونیک یا پلیس ۱۰+ از دستاوردهای وی در دوران خدمت او بود.

قالیباف در دوران فرماندهی بر نیروی انتظامی، با تغییرات اساسی و تغییر رویکرد این نیرو، سرافرازانه نمره قبولی می گیرد و کیست که از خاطر برده باشد، چهره صمیمی پلیس و قطع شدن دست اراذل و اوباش و بستن مرزهای قاچاق کالا و حاکم شدن نظم و دیسیپلین بر چهره این نیرو، تا چه حد مرهون زحمات و روحیه خستگی ناپذیر او بوده است.

او در دوران پرافتخار مدیریتش بر اریکه نیروی انتظامی، این نهاد را مدرنیزه کرد، روشهای برخورد صحیح فرهنگی را در آن پیاده سازی نمود و لفظ با مسمای پلیس را در آنجا به عینه، تحقق بخشید.

گر چه مبتکر (۱۱۰) در ایران، هنوز نیز همان نظم و دیسیپلین خاص نظامی خود را حفظ کرده، اما یادمان نرود، که ایشان یک مدیر لایق فرهنگی است. داشتن پایه «دانشیاری» در بزرگترین، مهم ترین و معتبرترین دانشگاه ایران (دانشگاه تهران)، عنوانی علمی-پژوهشی است که به این سادگی ها به دست نمی آید و آنان که نظامی بودن ایشان را نقطه ضعف ایشان قلمداد می کنند؛ متاسفانه از این ویژگیهای بارز و ممتاز ایشان چشم پوشی می کنند و با کتمان حقایق سعی در انحراف افکار عمومی از شناخت صحیح مدیریت عملگرا، اهل فن و دانش محور ایشان دارند.
ازسوی دیگر، باقر قالیباف زمانی فرمانده ناجا شد، که این نیرو به دلیل حوادث مربوط به کوی دانشگاه تهران، در میان افکار عمومی و خصوصاً نخبگان وجهه مثبتی نداشت. از سوی دیگر ضعف در بخش های مختلف این نیرو سبب شده بود، ضریب احساس امنیت با کاهش جدی مواجه شود. در واقع نیرویی که باید دیدنش سبب احساس آرامش در جامعه می شد سبب احساس نارضایتی در بخش هایی از جامعه و احساس ناکارآمدی در اجرای امنیت در بخش های دیگر می شد.

در چنین شرایطی قالیباف از سوی فرمانده معظم کل قوا به عنوان فرمانده ناجا منصوب شد. در شرایطی که دولت اصلاح طلب سید محمد خاتمی و مجلس ششم روی کار بودند ، طبیعی بود که برخی گمان کنند روی کار آمدن یک نیروی ارزشی از سپاه پاسدارن، کار را برای اصلاح وضعیت ناجا سخت تر می کند و اوضاع بدتر می شود. اما واقعیت چیز دیگری بود. قالیباف به خاطر داشتن روحیه تعاملی و با توجه به این که اساساً اهل دعواهای سیاسی نیست، از همه ظرفیت های موجود کشور استفاده کرد تا در بدترین شرایط موجود ناجای کشور را تبدیل به یک نیروی کارآمد و موجه سازد.

در دوران حضور قالیباف در نیروی انتظامی، چهره ناجا در عرض مدت کوتاهی تبدیل به یک چهره آرامش بخش شد، که مردم با دیدن نیروهایش احساس آرامش و امنیت می کردند. برای نمونه هم می توان به این نکته اشاره کرد که شعارهای دانشجویی که بعضا انتقادی و بر ضد نیروی انتظامی بود در عرض مدت کوتاهی تبدیل شد به شعار « نیروی انتظامی ! تشکر تشکر»

بر همین اساس بود که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴، در حدود چهار و نیم میلیون ایرانی به فرماندهی ناجا که هیچ سابقه سیاسی دیگری نداشت آری گفتند. قالیباف در آن انتخابات بدون هیچ پشتوانه سیاسی و تنها با یک ماه کار انتخاباتی در مبارزه با بزرگان دنیای سیاست سربلند بیرون آمد و رأی بالای مردم به او نشان داد، که در کسوت مدیریت یک نهاد انتظامی توانسته نظر مثبت افکار عمومی را به سوی خود جلب کند . این هنر یک مدیر است . مدیریت در عرصه هایی فرهنگی و هنری طبیعی است که به دلایلی زیاد می تواند بیشتر مورد توجه مردم قرار گیرد و کمتر اسباب نارضایتی مردم را فراهم کند. اما مدیریت انتظامی و کسب مدال افتخار رضایت مردم هنری است؛ که کمتر مدیری در ایران توان آن را دارد.

قالیباف همچنین در سال ۱۳۸۳ و در حالی که فرمانده نیروی انتظامی بود، به عنوان نماینده سید محمد خاتمی (رییس جمهور وقت) و رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز منصوب گردید و دراین دوره بود که دادگاه ویژه جرایم قاچاق کالاو ارز راه اندازی گردید و اقداماتی از جمله کشف چند اسکله که برای قاچاق کالا استفاده می شد، صورت گرفت.

۱-۵-تعامل با احزاب در دوران حضور در ناجا

تعامل با احزاب و جریانهای حاضر در صحنه های سیاسی از تجربیات موفق قالیباف در دوران فرماندهی در نیروی انتظامی به شمار می آید. در این زمینه شنیدن اظهارات قالیباف در گفت و گو با ویژه نامه نوروزی اعتماد در سال ۱۳۸۷، جالب توجه است:

“در جلسه ای که آقایان معین وزیر علوم، ظریفیان معاون وزیر علوم، فرجی دانا رئیس دانشگاه تهران، یونسی، وزیر اطلاعات و موسوی لاری وزیر کشور حضور داشته اند، مدافع تحکیم وحدت بوده و موافق دادن مجوز برگزاری تجمع قانونی به آنها. امیدوارم دوستان اصلاح طلب هم به یاد بیاورند و ابراز فراموشی نکنند. من تنها کسی بودم که در آن جلسه تلاش کردم و گفتم حتما مجوز تجمع در دانشگاه تهران را به تحکیم وحدت بدهیم. من تا کنون در این باره صحبت نکرده ام اما این حقیقت ماجراهای سال ۸۲ است”.
قالیباف در این مصاحبه با بیان اینکه حرف برای گفتن زیاد دارد و حرف هایش با سند و مدرک قوی است، در پاسخ به این سوال که چه کسی با دریافت مجوز تجمع تحکیمی ها مخالف بوده، تاکید کرده است: “من به صراحت می گویم همگی مخالف دادن مجوز تجمع به دانشجویان بودند. بگذارید به صراحت بگویم من تنها موافق آن جلسه بودم.
قالیباف در باره توجیه دوم خردادی ها برای مخالفت با اعطای مجوز به تجمع دانشجویان گفته است: آنها مخالف بودند. می گفتند اگرتو به اینها مجوز بدهی، بعد معلوم نیست این دانشجوها چه کار می کنند. به همین دلیل به جد مخالف تجمع های دانشجویی در آن روزها( تیر ماه ۸۲) بودند. اما من پرسیدم بعد معلوم نیست یعنی چه؟ به هر حال کمیسیون احزاب برای تجمع ها یک فرمت مشخص دارد. پاسخ من به دوستان دولتی روشن بود: قانون را رعایت کنیم و تجمع بدون مجوز خلاف قانون است اما کسی حق ندارد از من قالیباف انتظار داشته باشد، به یک تشکیلات قانونی با استدلال غیر قانونی مجوز تجمع ندهم. من به دوستان گفتم شما که به گروهی قانونی مجوز نمی دهید، باعث می شوید آنها تجمع غیر قانونی کنند.”
فرمانده نیروی انتظامی آن روزها در آن مصاحبه تصریح می کند: “مردان ارشد اصلاحات مجوز ورود پلیس به دانشگاه را امضا کرده اند؛ مجوز ورود پلیس به دانشگاه را شورای عالی امنیت ملی صادر می کرد. من که عضو این شورا نبودم. دوستانی که الان این حرف ها را می زنند ( فشار قالیباف برای ورود پلیس به دانشگاه) آن روز عضو شورای عالی امنیت ملی بودند. چه کسی به آنها برای این دستور فشار آورد؟ من که بیرون شورا بودم. اکثریت آن شورا که این دوستان (دوم خردادی) بودند و هر کس یک رای داشت. رئیس آن شورا هم آقای حسن روحانی بود. آنها مجوز ورود پلیس به دانشگاه را دادند  و آنها امروز نباید بگویند قالیباف رفت و نیروهایش را توی دانشگاه ریخت. البته من این موضوع را مدیریت کردم و با دانشجوها برخورد تندی نکردم؛ تا جایی که دانشجوها از من استقبال کردند. آنها اجازه دادند پلیس به دانشگاه برود و برخورد کند اما قالیباف بود، که اجازه نداد با دانشجوی این مملکت برخورد شود.”